از رهگذر همین تأثیر هم هست که کارتر گوش به زنگ اخبار تهران و جلسه علنی پانزدهم آبانماه سال 59مجلس شورای اسلامی مینشیند تا مگر برگ برنده خود را در انتخاباتی که 3روز بعدتر قرار بود برگزار شود رو کند، مجلس ایران اما با آبستراکسیون 27نمایندهاش، تصمیم درباره فرجام گروگانهای آمریکایی را به جلسه علنی بعد و به فردای انتخابات آمریکا موکول میکند تا کارتر اعلام کند انتخابات را نه به ریگان که به آیتالله (امام) خمینی باخته است. این نگاه به رخدادهای ایران در تمام این سالها ادامه داشت.
از جنگ ایران و عراق گرفته تا روی کار آمدن دولتهای کارگزاران و اصلاحات و دولت احمدینژاد. انتخابات 88 و امیدهای آمریکا به اغتشاشات پس از آن با همه مختصاتش وقتی پشت سر گذاشته شد، ساکنان کاخ سفید دوباره با انتخابات 92 در ایران چشم در چشم شدند. این بار از رهگذر روی کار آمدن روحانی اعتدالگرایی که مایکل هرش دیگر خبرنگار واشنگتنپست در باب قدرت چانهزنی و مذاکره، او را به شهرزاد قصه گو تشبیه میکند، آن آشفتگی سیاسی بیشتر گریبان کنگره و کاخ سفید را گرفت.
در شرایطی چنین هم هست که روحانی در مواجهه با سؤال خبرنگار آمریکایی به کنایه طالب پاسخ عملی آمریکا به رأی معنادار ایران در 24خرداد میشود و حضور 55هیأت خارجی در مراسم تحلیفش را به رخ میکشد و امید و نشاط و تعامل سازندهای که با منطقه و جهان آغاز شده است را. تلاشهای اعضای کنگره برای متقاعد کردن اوباما به استفاده از فرصت انتخاب روحانی در تغییر مشی واشنگتن در قبال تهران بعد از نامه 29مقام سابق آمریکا به اوباما و درخواست آنها برای گفتوگو با روحانی جان میگیرد و جان میبازد، نامه مینویسند و نامه پس میگیرند، تحریم به تعویق میاندازند و تحریم تشدید میکنند، تشویق به مذاکره میکنند و تهدید به تحریم میکنند و میانه بلبشویی چنین دولت اوباما فقط ابراز نگرانی میکند.
در یک مقطع 30روزه در کنگره آمریکا ابتدا نامه مشهور به پرایس- دنت با امضای 131نماینده برای تغییر در رویکرد واشنگتن نسبت به تهران منتشر میشود، سپس تحریمهای تابستانه سنا علیه ایران به تعویق میافتد و بعد بخشهایی از تحریمهای دارویی لغو میشود، آنگاه 45نماینده دیگر از اوباما میخواهند بدون توجه به انتخاب روحانی تحریمها علیه ایران را تشدید کند و سپس 400نماینده کنگره با تصویب طرحی خواستار قطع کامل صادرات نفتی ایران و تنگتر شدن حلقه تحریمها میشوند. طبیعی هم هست که گری سیک مشاور 3رئیسجمهور سابق آمریکا (کارتر، فورد و ریگان) طعنه به کنگره بزند که اکنون ایران یک نمونه بارز از مواردی دارد که براساس آن میتواند ادعا کند آمریکا به هیچ وجه قابل اعتماد نیست.
در فضایی اینچنین هم هست که سیدحسین موسویان عضو تیم سابق هستهای ایران و پژوهشگر دانشگاه پرینستون این سؤال بزرگ تهران از واشنگتن را پیش میکشد که بالاخره در واشنگتن تصمیمگیرنده کیست؟ و ادامه میدهد:«تهران میتواند به آمریکا بهخاطر اینکه چهکسی در واشنگتن تصمیمگیر است ایراد بگیرد. آیا واقعا تیم هستهای اوباما تصمیمگیر است؟ چرا تیمی که هیچ کنترلی بر تحریمها ندارد به سر میز مذاکره میآید؟» و 2روز بعد رئیسجمهور هم در مواجهه با سؤال خبرنگار آمریکایی میگوید:«متأسفانه آمریکاییها در رفتارها متناقض و در پیامها و در گفتار ناهمسو هستند و از گروه فشار که گروهی جنگطلب، مخالف گفتوگوهای سازنده و در پی منافع یک کشور خارجی بوده دستور میگیرند».
در بحبوحه انتخابات سال 2012آمریکا، پل رایان مشاور میت رامنی، رقیب جمهوریخواه اوباما، شرایط آمریکا را به سالهای 1979تشبیه کرده بود، سالی که ماجرای گروگانگیری در ایران رخ داد و آشفتگی کنگره و کاخ سفید در تصمیمگیری و در مواجهه با بحران پیش آمده، کارتر را به شکستی محتوم رهنمون کرد. این تشبیه روایت یک آشفتگی 35ساله (از انقلاب57 تاکنون) در تصمیمگیریهای آمریکاست.